معنی برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا ,, معنی برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا پ, معنی fcomcblcbj، /daاkblcbj cmd bاbj، co bاbj htاrاtتاbj، mاru abj، تwاbtا ,, معنی اصطلاح برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا ,, معادل برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا ,, برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا , چی میشه؟, برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا , یعنی چی؟, برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا , synonym, برخوردکردن، پیشامدکردن روی دادن، رخ دادن اتفاقافتادن، واقع شدن، تصادفا , definition,